کد مطلب:29103 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:104

شگفتا از روزگار!












3623. امام علی علیه السلام - در نامه اش به معاویه -:شگفتا از روزگار! چنان شده ام كه سنجیده می شوم با آن كه در حدّ من كوشش نكرده است، و با آن كه سابقه مرا در اسلام نداشته است؛ سابقه ای كه كسی به مانند آن، دسترس ندارد، مگر آن كه ادّعا كننده ای چیزی ادّعا كند كه من از آن بی خبرم، و گمان ندارم خداوند هم آن را بشناسد. در هر حال، حمد و سپاس، مخصوص خداست.[1].

3624. امام علی علیه السلام - در خطبه ای كه در بر دارنده شكایت از جریان خلافت است -:سوگند به خدا كه فلانی، پیراهن خلافت را پوشید، حال آن كه می دانست من برای خلافت، چون محور میانه آسیا هستم. [ فضایل،] چون سیل از من سرازیر می شود و هیچ پرنده ای به بلندای من نمی رسد... تا آن كه اوّلی راه خود را به پایان برد وخلافت را به آغوش فلانی انداخت... تا آن كه او هم راه خود را به پایان برد و آن را در بین گروهی قرار داد و پنداشت كه من هم یكی از آنانم. پناه بر خدا از این شورا! كِی در سنجش [ من] با اوّلی از آنان، تردیدی درباره من بود كه اكنون با اینان هم ردیف شده ام؟![2].

ر. ك:ص 187 (من همچون جزئی از او بودم).









    1. نهج البلاغة:نامه 9.
    2. نهج البلاغة:خطبه 3، معانی الأخبار:1/361، الإرشاد:287/1، علل الشرائع:12/150.